یعنی چی

سلام بچه ها.خوبین؟من موندم توی شک و تردید ناجور.میدونین چیه؟؟من 6ماهه که عاشق امیر شدم و شاید باورتون نشه،تو این مدت 1بارم خوابشو ندیدم.دیشب موقعی که میخواستم بخوابم،به خودم گفتم شاید بهتره اصلا عاشق نباشم؟به خدا اصلا 1ثانیه هم به امیر فک نکردم.ولی تا خود صبح خوابشو دیدم!!!!!حتی وسطش یه بار از خواب بلند شدم ولی بعدش که خوابیدم دوباره خوابشو دیدم!!!!خواب دیدم که من با چندتا از دوستام رفتم شمال.دوستامو نمیشناختم یعنی توی واقعیت تا حالا ندیده بودمشون.من روانی امیر بودم(اینم بگم که ویلایی که رفته بودیم،شبیه ویلایی نبود که خودمون داریم.ولی همیشه توی خوابام اون ویلا رو میبینم.دیشبم همون بود)چندتا از دوستامم عاشقش شده بودن.من و امیر مثلا با هم میرفتیم بیرون ولی اون مثل یه دوست معمولی باهام رفتار میکرد و با یکی دیگه از دوستام خوب بود.انگار عاشق اون بود.یه بارم رفتم دیدم پیش همن و دستای همو گرفتن.واسه یکی دیگه از دوستامم هی گل میچید.به نظر میومد که انگار میخواد حرص منو دربیاره.من هم توی خواب هم تو بیداری کلی گریه کردم.مخصوصا امیر تو خوابم خییییلی خوشگل و ملوس شده بود و من داشتم براش میمردم.مثل اون اولا عاشقش بودم.حالا یه چیزی.3تا احتمال داره.میگن که:

1-اگه عاشق یکی باشی خوابشو نمیبینی-پس من عاشقش نیستم که خوابشو دیدم.اون موقعا نمیدیدم چون عاشقش بودم.الان که عشقم کمتر شده دیدم پس عاشقش نیستم.

2-اگه زیاد بهش فکر کنی خوابشو میبینی-من اون موقعام که روانیش بودم و شبا همش بهش فکر میکردم خوابشو نمیدیدم چه برسه به دیشب که 1ثانیه هم بهش فکر نکردم!!!

3-اون شخص داشته بهت فکر میکرده-که اینم امکان نداره امیر به من فکر کنه!!!شایدم داشته باشه نمیدونم...

کمکم کنین خیلی گیج شدم!!جالبیش اینه که هروقت میخوام فراموشش کنم یا به عشقم شک میکنم،بهم ایمیل میده!!!این نشونه ست؟؟نمیدونم....

وای خدااااااااااااااااااااا

سلام بچه ها!وای وای وااااااااااااااااااااااااااااای!!!!!نمیدونم چی بگم واااااای!!فک کنم خودتون بدونین باز چی شده!!آره آره آره!!!امیر بهم ایمیل داد آره!!!!!!!خدایا چجوری باید شکرت کنم؟....بچه ها،چرا بین اینهمه آدم،من؟چرا منم که همیشه باید ایمیلاش بهم برسه؟خوب این یعنی چی؟؟یعنی واقعا دوسش دارم؟یعنی عشقم پاکه؟یعنی لایقشم؟؟وای خدا نمیدونم چیکار کنم واااای!!!!من یه ایمیل بهش دادم،اونم گفت:

مرسی یاسی جون که همیشه با خبرای داغ و خوبت بهم کلی انرژی میدی


دارم پرپر میزنم!!!یه چیزی رو میدونستین؟؟هروقت من به عشقم شک میکنم و سر 2راهی قرار میگیرم،درست همون روز یا فرداش،امیر بهم ایمیل میده.این قضیه همیشه اتفاق افتاده مال ایندفعه نیست.این یه نشونه است؟یعنی نباید فراموشش کنم؟؟تو رو خدا کمک کنین!!!فعلا که روی ابرام واااااااااای!!!راستی از یاسی جان شدم یاسی جون!!!!خدایا چاکرتم!!نمیتونم تایپ کنم فعلا باااای واااااااااااای!!!!!!!!!!!!!

نمیدونم

بچه ها من نمیدونم حسم چیه.یه موقعا مطمئنم عشقه یه موقعا شک میکنم یه موقعا میگم دوسش دارم و... اما هرچی هست من ادامه اش میدم چون دلم میخواد که ادامه بدم.زمان خودش همه چیزو حل میکنه.میخواستم اینجا از نیلوجونم(عاشق کسری) تشکر کنم که با حرفای قشنگش تمام تردیدامو ازم دور کرد...نیلوجونم عشقم ممنونم ازت...دوست دارم

تردید

بچه ها......من واقعا عاشق امیرم؟شک کردم.....نمیدونم احساسم اسمش عشقه یا دوست داشتن....آخه من با تلقین عاشق امیر شدم اما الان نمیدونم عاشقشم یا دوسش دارم یا هیچکدوم..؟

مسافرت

بچه ها یه خواهشی دارم.دنیزجونم داره از مسافرت برمیگرده.تو رو خدااا دعا کنین سالم برسه اینجا.من که خیلی نگرانم.دنیزجونم نفسم امیدوارم سالم برسی آجی مهربونم.

سلام سلام سلاااااااااااام به همه ی دوستای مهلبونم!!!!عیدتون مباررررررررررررررررررررررررررررک قشنگانم!!!!امیدوارم واسه همه سال خوبی باشههههه!!!!من بالاخره برگشتم.حوصله ام سر رفته بود ولی دلم نمیخواست بیام.کلا ما هرجا میریم چه خوش بگذره چه نگذره من دلم نمیخواد برگردم!!!!!!حالا بذارین تعریف کنم چی شد.


دوشنبه ساعت 6 صبح راه افتادیم.خودمون بودیم با عموم و زن عموم و 2تا پسرعموهام و دختر عموم با شوهر و بچه اش و دختر عمه ام با شوهرش و 2تا بچه هاش.رو هم شدیم 16نفر تو یه ویلای 3خوابه!!!!!!!!!!!من رفتم تو ماشین عموم که 1نفری عقب بشینم چون خودمون 5نفریم و له میشدم اون پشت.حالا به هر بدبختی ای بود رسیدیم.دختر عموم اینا هنوز نیمده بودن.یه چیزی میگم بخندین.توی ویلا از بیرون سردتر بود!!!!!هرکی عید رفته شمال میدونه که چققققدر سرده.ما هم بخاری گازی و بخاری معمولی رو همه جا روشن کردیم و با همون لباس بیرون نشستیم همدیگه رو نگاه کردیم و لرزیدیم!!!یه 1ساعتی گذشت یکم گرم شدیم رفتیم لباسا رو جابجا کردیم و اینا.شبم نشسته بودیم تو ویلا که یهو پسرعموم با ضبط اونجا آهنگ ملودی رو گذاشت و دخترعموم با یه کیک اومد تو!!!!مث اینکه تولد عموم بوده 29اسفند منم نمیدونستم!!!!!!!

شبم همه بیهوش شدیم از خستگی.فک کنم ساعت 12 اینا بود.صبح من در خواب ناز تشریف داشتم که یهو حمله کردن به ایران!!!!!یه صدای خیلی بلند اومد و بعدش صدای آهنگ.سال تحویل شده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!مث اینکه 5دقیقه مونده به سال تحویل همه بیدار شدن و هول هولکی کاراشونو کردن و رفتن سر 7سین و کسی هم یادش نمونده بود منو بیدار کنه!!!توپ که در کردن من از جام با ترس پریدم بعد که آهنگ سال تحویلو گذاشتن،تازه فهمیدم که بله!!سال تحویل شد و ما خواب موندیم.دلم میخواست مامان بابامو تو دریا خفه کنم که بیدارم نکردن!!!!آخه من عاشق ثانیه های آخرم.همون چند ثانیه ای که همه ساکت میشن و مثلا 4ثانیه مونده به سال نو.خیلی هیجان داره.دعا هم میخواستم بکنم ولی خوب همش دود شد رفت هوا!!!!!یه 2قطره هم اشک ریختم ولی توی تنهایی چون نمیخواستم کسی بفهمه ناراحت شدم ولی از عصبانیت میخواستم خودمو بکشم.خلاصه باهاش کنار اومدم.بعد شد نوبت عیدی!!!!!بابام 150 و عموم 50 و دختر عموم 20 و دخترعمم 15تومن بهم دادن!خوب بود حال کردم.قرار شد پولامو بذارم باهاش قسطی لپ تاپ بخرم چون خیلی نیاز دارم بهش.بعدشم رفتیم ساحل و قایق موتوری سوار شدیم.عااااالی بود جای همتون خالیییی!!!!!!کلی هم روی شن ها چیزمیز نوشتم و عکس گرفتم.راجب امیر و...!!

چقدر چاغاله(درست نوشتم؟؟)بادوم خوردم اونجا!هرچقدر میخوردم سیر نمیشدم.اولاش خیلی گرون بود ولی بعدش ارزون شد.وااای آقا چقدر ترافیک بود!!!!!حالم بهم خورد.از در خونه که میرفتی بیرون،بعد یه ربع،میفتادی تو ترافیک و میلیمیتری راه میرفتی.از قبل متل قو ترافیک بود تا دم جاده!!!!بابام اومد جلو چشمم.3بار رفتیم بیرون هر 3بارشم خوردیم به ترافیک.وحشتناک بود.منم حالم تو ماشین بد میشد و خیلی جلوی خودمو میگرفتم که پیاده نشم و با قفل فرمون مردمو نزنم!!!

داداشم قلیون آورده بود دست کم روزی 13بار میکشید!!!یه بار که کشید،پسر دختر عمم همسن خودمه،اومد بدتش به من،از بالا گرفتش و شیشه قلیون افتاد زمین 100000000 تیکه شد!!!!!!بیچاره از این پاستوریزه ها بود نمیدونست از کجاش باید بگیره!!!

فرداشم دوباره رفتیم لب دریا.ماهیگیری بود.آقا 1ساعت داشتن تور میکشیدن بیرون،آخرشم 10کیلو ماهی بیشتر گیرشون نیمد!!!!علافن به خدا.

شبا دبرنا بازی میکردیم کارتی 1000تومن!!!خیلی حال میداد.حدودا 10دست بازی کردیم،تو کل این 10دست،من فقط یه بار دبرنا شدم و 9تومن بردم!!!که اونم 5تومنش خرج کارت خریدن واسه دست بعد شد!!

دیشب با خواهرم رفتیم بیرون 2تایی قدم بزنیم.پشیمون شدیم ناجووووووور!!!!3تا ماشین جلومون وایسادن که سوارمون کنن پر پسر!!!من نمیدونم ما رو کجا میخواستن سوار کنن!!!خواهرم که محل نذاشت.منم به 2تاشون یه انگشت نشون دادم رفتن.این آخریه رو به خواهرم گفتم پسراش خوشگلن.بیا سوار شیم دم ویلا پیاده شیم.گفت اینا که پیاده ات نمیکنن که کره خر.گفتم میدونم ولی خدا بزرگه!!گفت خجالت بکش میخوای به امیر خیانت کنی.اینو که گفت منم دهنم بسته شد!!!!!!

خوب دیگه دوستای عجیجم امیدوارم سال بسیار goodی داشته باشین و به عشقاتون برسین.من برم.دوسسسسسسسسسسسسسستون دارم.فعلا بوس بوس و با بای!!!!!!!!


پ.ن1:راستی بهترین عیدی ای که گرفتین چی بود؟مال من میدونین چی بود؟؟؟؟همونی که توی آپ پایینی نوشتم.وااای معرکه بود...!!!!


پ.ن2:قالب جدیدم چطوره؟؟