خواب

سلام به همه جیـــــــــــــــــــــــگرای خودم!!!چطور مطورین؟؟همه چی آرومه؟؟بایدم آروم باشه!!مگه میشه آدم آزاد باشه و آرامش نداشته باشه!!بچه ها راستش من دیشب تا خود صبح خواب خودم و فرزاد و نیلا(نامزد فرزاد)رو دیدم.براتون میگم نظرتونو بگین.


من و نیلا با هم تو یه جایی بودیم مثل باشگاه یا همچین چیزی.صبحا میرفتیم و بعدشم که تعطیل میشدیم فرزاد میومد دنبال نیلا.قیافشم نمیدونم دیدین یا نه،مدل همون موقعایی بود که موهاش بلند بود.وقتی نیلا میرفت میشست تو ماشین،من از خیابون رد میشدم و با دستم واسه فرزاد ماچ میفرستادم چون خواننده بود و عاشقش بودم.اونم میخندید و سرشو به نشونه تشکر تکون میداد.چندباری اینکارو کردم.یه بارم بلند وسط خیابون داد زدم عاشقتم!آقا ما یه بار سوار ماشین اینا شدیم،نمیدونم چی شد که ما رو دزدیدن و بردن یه جای دور تو یه کلبه.ولمون کردن اونجا.فرزاد مریض شده بود تب شدید داشت.من و نیلا هم عین پروانه دورش میگشتیم.ولی اون انگار من و محبتامو نمیدید فقط نیلا رو میدید.چند وقت گذشت و من نمیدونم از کجا یه ماشین پیدا کردم و قرار شد از اونجا فرار کنیم.فرزادم تو این مدت یکم به من علاقمند شده بود ولی یجوری بود که انگار فقط بهم مدیونه.بهم نمیگفت چون نمیخواست بهم رو بده و فکر کنم خبریه.بعدشم از خواب بیدار شدم و نفهمیدم چی شد.....این خواب همش بخاطر استرسمه.چون میخوام روز کنسرت براش گل بگیرم و بین 2تا آهنگ ببرم بدم بهش ولی میترسم.نمیدونم اینکارو بکنم یا نه....

بلیط

بچه ها من بلاخره به آرزوی دیرینه ام رسیدم!!!واسه ۲۳تیر کنسرت تهران بلیط گرفتم دقیقا جایی که میخواستم!!!واااااااااای خیلی خوشحالم!!ولی هنوز معلوم نیست دنیز بیاد یا نه.اگه کنار من فروش نره میاد به امید خدا.اینم عکس بلیطم! 

تموم شـــــــــــــــــــــــــــد!!!

سلااااااااااااام به همه.واااااااااااااااای بلاخره این امتحانا تموم شد و من راحت شدم!!باید جشن بگیریم.بریزین وسط همتون برقصین!!درسته که آهنگ وبم بدرد رقص نمیخوره ولی شاد باشین دیگه!!!من تا یه ربع دیگه باید برم مدرسه جدیدم مصاحبه و بعدشم میرم خونه دنیز تا شب حال کنیم و جشن بگیریم با هم!!!عاشق همتونم.بوســـــــــــــــــــــــــــــ.بای!!!!

کمکم کن

سلام بچه ها..من خیلی داغونم حالم خیلی خرابه.داریم خونمونو عوض میکنیم و منم مجبورم مدرسمو عوض کنم چون خیلی از مدرسمون دوره.بچه ها دارم از غصه دق میکنم.من بدون دوستام چیکار کنم؟آیسودا،دنیز،ستایش؟من بدون اونا میمیرم تنها دوستایی هستن که تو این 10سال بهشون وابسته شدم بدون اونا هیچ کاری نمیتونم بکنم.حداقل اون 3تا همدیگه رو دارن ولی من چیکار کنم؟وقتی برم مدرسه جدید سر کلاس،زنگ تفریح،اردوها،همش فکرم پیش اوناس.چجوری درس بخونم وقتی پیشم نیستن؟وقتی دنیز سر کلاس باهام نیست چیکار کنم؟دیگه سر کلاس با کی حرف بزنم به کی نامه بدم کی رو بغل کنم؟وای خدایا دارم دیوونه میشم....من بدون اونا نمیتونم برم مدرسه.وقتی اول مهر میرم مدرسه بجای اینکه با همه حرف بزنم،باید بشینم یه گوشه و بقیه رو نگاه کنم.میدونم بلاخره دوست پیدا میکنم ولی چجوری با خاطره دوستام کنار بیام؟من بدون دوستام بدون دنیز دیوونه میشم.نمیتونم زندگی کنم چه برسه به 9ماه مدرسه رفتن..هروقت به این موضوع فکر میکنم بدجور گریه میکنم مثل الان...وای خدایا خودت بهم صبر بده تا باهاش کنار بیام..خودت کمکم کن.....